زنی که در اوج اختناق پهلوی، مدرسه زنانه میسازد!
اقتصاد ایران: تقلاهای بانو طاهایی در حوالی سال چهل برای ورود به حوزه علمیه که انگار در آن جایی برای زنان نیست،شنیدنی است. زنی که در اوج اختناق پهلوی، مدرسه زنانه میسازد!
گروه زندگی-مریم برزویی: آخرش یک کار بانکی مجبورم کرد مسیری که هر روز سواره یا از یک خیابان دیگر میرفتم، این بار پیاده بروم و درست از جلوی مکتب نرجس رد شوم. چند دقیقه بیاعتنا به باران ایستادم و نگاهش کردم و بعد از کوچه روبهروییاش که به اسم موسس مکتب، بانو طاهایی است دویدم تا زودتر برسم.
راستش همه تصاویرم از بانو فاطمه (اشرف) سید خاموشی معروف به بانو طاهایی درست مثل عبورم از کوچه همنامش، تند و سرسری بود. نهایتش تصویر یک بانوی سن و سالدار حوزوی که رویش را قرص چسبیده! تا اینکه ظهر همان روز مجبور شدم برای کاری کتاب «زنها روحانی نمیشوند» را بخوانم. کمکم ساختمانی که در ذهنم از این نوع آدمها ساخته بودم، فروریخت.
بخش اول کتاب در حوالی سال چهل میگذرد؛ تقلاهای بانو طاهایی برای ورود به حوزه علمیه که انگار در آن جایی برای زنان نیست. الله اکبر! در آن زمان، یک زن، در آن فضا! جلوتر میروم. بخش بعدی زنی را میبینم که کنار پنجره نشسته و درختان بیبار و برگ زمستان روحش را تکان میدهد؛ جوری که جسمش را برای بزرگترین کارها بسیج میکند. لیلا، زن همسایه که دغدغهاش رنگ مو و فرم فلان لباس بوده، میشود پامنبری زنی که در اوج اختناق پهلوی، مدرسه زنانه میسازد!
کتاب «زنها روحانی نمیشوند»
مدرسهای که پر از اتفاقات ریز و درشت است؛ درگیری با ساواک به خاطر فعالیتهای انقلابی مکتب، برخورد با کمونیستها، ورود بهاییها و خارجیها و…. همه اینها روی سرانگشتان یک زن خوشپوشِ خوشبوی خوشصحبت میچرخد و مشکلات مرتفع میشود.
در کلاس تدبر سوره کوثر، از امام خمینی به عنوان مصداق کوثر نام برده شد. کوثر بودن به داشتن ملک و املاک و فرزند دختر یا پسر یا فلان عنوان خانوادگی و… نیست. مصداقی از کوثر بودن راهی است که تو باز میکنی و باعث گسترش نور میشوی، حتی وقتی نباشی. درست مثل گریههای زنی از مالزی که با دیدن عکس امام و راه امام، اسلام میآورد. امامی که خودش توی دنیا نیست ولی هنوز انسانها را بیدار میکند.
بانو طاهایی هم من را یاد معنای کوثر انداخت. روح امام انقلاب و بانو طاهایی شاد و قرین رحمت.
پایان پیام/